دندانپزشک آخرین دندانِ گرگ را کشید نگاهی به صورت گرگ انداخت و پوزخندی زد ... ! گرگ زیر لب گفت : بخند ... اینست عاقبتِ گرگی که عاشق گوسفندی شده باشد ...
نوشته شده در چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:,
ساعت
16:57 توسط ونوس| |
خدایاآنگونه زنده ام بدارکه نشکند دلی اززنده بودنم و آنگونه بمیران مرا که به وجد نیاید کسی ازنبودنم
تنها که باشی .... گاهی آرزو می کنی ؛ یک نفر اسمت را صدا کند !
حتی اشتباهی ... !!!
نوشته شده در شنبه 19 فروردين 1391برچسب:,
ساعت
15:38 توسط ونوس| |
آن وقت ها که حیاط خانه ها خاکی بود، وقتی می خواستند جاروب کنند، اول آب پاشی می کردند تا غباری بلند نشود و یا اگر بلند شده بود سریع بنشیند.
غم ها و غصه ها هم مثل غبار اند و لطف و رحمت خدا مثل آب. اگر پای لطف و کرم او در میان باشد دیگر غباری بلند نمی شود و غم به کناره می رود. پس هرگاه در حیاط زندگی خود احساس غم و غصه کردیم، باور کنیم که جای خدا خالی است!
نوشته شده در شنبه 19 فروردين 1391برچسب:,
ساعت
15:35 توسط ونوس| |
فاحشه را خدا فاحشه نکرد؛ آنان که در شهر نان قسمت می کنند، او را لنگ نان گذاشته اند، تا هر زمان که لنگ هم آغوشی ماندند، او را به نانی بخرند !!! (صادق هدایت
نوشته شده در شنبه 19 فروردين 1391برچسب:,
ساعت
11:53 توسط ونوس| |
دم و بازدم ما که بیرون می آید به دلیل این که یله و آزاد و رهاست هرگز نوا و آهنگی ندارد اما اگر کسی یک نی مقابل دهان خود داشته باشد و نَفَس خود را در آن بدمد تبدیل به نوا و آهنگ و موسیقی می شود. چرا که این دم و بازدم دیگر آزاد نیست بلکه پایبند و در بند شده است. ما آدم ها هم همینطوریم اگر یله و رها باشیم هرز می رویم و نمی توانیم یک نوای زیبا پدید آوریم اما اگر بنده باشیم و پایبند دین خدا، می مانیم و یک آهنگ جاودانه پدید می آوریم
نوشته شده در پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:,
ساعت
12:39 توسط ونوس| |
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی*توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن دکتر علی شریعتی
نوشته شده در پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:,
ساعت
9:23 توسط ونوس| |
دنیا را بد ساخته اند … کسی را که دوست داری ، تو را دوست نمی دارد … کسی که تورا دوست دارد ، تو دوستش نمی داری … اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد … به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند … و این رنج است … (دکتر علی شریعتی)
نوشته شده در پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:,
ساعت
9:21 توسط ونوس| |
بهترين لحظات زندگي ، اوقاتي است که احساس مي کنيم عشق را به ديگران منتقل مي کنيم و پيام و حضور آفريدگارا را براي ديگران قابل لمس مي سازيم
نوشته شده در پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:,
ساعت
9:20 توسط ونوس| |
زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند. پیرمرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت و پیرزن هرگز زیربار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت. این بگو مگوها همچنان ادامه داشت. تا اینکه روزی پیرمرد فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می کند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط می کند. پیر مرد صبح از خواب بیدار می شود و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند. غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است ! از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده
پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می شود.
اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است *محبت شـان* نسبت به یکدیگر نامحدود می شود
نوشته شده در پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:,
ساعت
9:19 توسط ونوس| |
عجب خیاط ماهری است دنیا ، که دل هیچکس را برای ما تنگ ندوخت !
نوشته شده در پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:,
ساعت
9:17 توسط ونوس| |
آری آغاز دوست داشتن است /گرچه پایان راه ناپیداست/من به پایان دگر نیندیشم/که همین دوست داشتن زیباست
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
دلتنگی های من
و آدرس
deltangiha1988.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.